شعر و دل نوشته هاي عاشقانه براي مادر, شعر كوتاه مادر
نوشته و شعر عاشقانه مادر
مادر، اي پرواز نرم قاصدك
مادر، اي معناي عشق شاپرك
اي تمام ناله هايت بي صدا
مادر اي زيباترين شعر خدا…
نوشته و شعر عاشقانه مادر
مادرم…
پيامبري بود با زنبيلي پر از معجزه هرگز
يادم نمي رود در اولين سوزِ زمستاني ، النگويش را به بخاري تبديل كرد …
نوشته و شعر عاشقانه مادر
مادرم فرشته است
ولي هيچوقت نديدم پرواز كند؛
زيرا به پايش
من را بسته بود،
برادرم را
پدرم را
و همه ي زندگيش را…
نوشته و شعر عاشقانه مادر
آغوش تو
تنها جاي امن اين دنياست
دور زخم ها و درد ها…
نوشته و شعر عاشقانه مادر
يادت هست مادر
اسم قاشق را گذاشتي قطار، هواپيما ، كشتي!!!
تا يك لقمه بيشتر بخورم
يادت هست؟؟ شدي خلبان ، ملوان ، لوكوموتيوران!!!
ميگفتي بخور تا بزرگ شي.
آقا شيره بشي ،
و من عادت كرده بودم هر چيز را بدون اينكه دوست داشته باشم قورت بدهم ،
حتي” بغض هايم ” را…
نوشته و شعر عاشقانه مادر
مادرم مي گويد
جاي دخترت پسر آورده بودي اگر
بي گمان
نسل گونه هاي خيس مان
منقرض مي شد…
نوشته و شعر عاشقانه مادر
مادرم مرا ببخش
اگر روزي بي حوصله بودم
اگر روزي بي اعتنا بودم
بداخلاقي هايم را جدي نگير
من بدون تو هيچم…
نوشته و شعر عاشقانه مادر
وقتي بچه بودم كنار مادرم ميخوابيدم و هرشب يك آرزو ميكردم.
مثلاً آرزو ميكردم برايم اسباب بازي بخرد؛ ميگفت «ميخرم به شرط اينكه بخوابي.» يا آرزو ميكردم برم بزرگترين شهربازيِ دنيا؛ ميگفت «ميبرمت به شرط اينكه بخوابي.» يك شب پرسيدم «اگر بزرگ بشوم به آرزوهايم ميرسم؟» گفت «ميرسي به شرط اينكه بخوابي.» هر شب با خوشحالي ميخوابيدم. اِنقدر خوابيدم كه بزرگ شدم و آرزوهايم كوچك شدند.
ديشب مادرمو خواب ديدم؛ پرسيد «هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهايت فكر ميكني؟» گفتم «شبها نميخوابم.» گفت «مگر چه آرزويي داري؟» گفتم «تو اينجا باشي و هيچ آرزويي نداشته باشم.» گفت «سعي خودم را ميكنم به خوابت بيايم به شرط آنكه بخوابي.
نوشته و شعر عاشقانه مادر
لاف عشق مي زني
و رنگ چشمهاي مادرت را فراموش كرده اي!
آنكه از عشق گفت و مادرش را نشناخت!به عشقش شك كن!!!
نوشته و شعر عاشقانه مادر
وقتي قهرمان جام حذفى شديم،
مادرم از آرژانتين به من زنگ زد كه تبريك بگه،من بهش گفتم الان توى
جشن قهرمانى هستيم وقطع كردم
وقتى چند ساعت بعد بهش زنگ زدم
اون ديگه زنده نبود.
نوشته و شعر عاشقانه مادر
هيچ عشقي
هر چقدر هم عميق باشد
نميتواند با احساسات “مادرانه “
برابري كند…
نوشته و شعر عاشقانه مادر
بهش گفتن مادر هيئت مردونه اس،
گفت به جاي پسر شهيدم اومدم…
شعر عاشقانه مادر